icon-strategic_marketing

تفاوت بسیاری میان سازمان‌های امروزی و گذشته وجود دارد و در این ارتباط « چارلز هندی » از صاحب‌نظران رشته مدیریت می‌گوید: «مدیران امروز با سازمان‌هایی سر و کار دارند که شباهتی به سازمان‌های گذشته ندارند». یکی از ویژگی‌های اساسی سازمان‌های جدید، شکل‌گیری آنها بر مبنای یادگیری است. بنابراین مدیران و کارکنان، همواره در حال یادگیری بوده و مهارت‌های جدید کسب می‌کنند چرا که قدرت هر سازمان متناسب با میزان آموزش دائمی مدیران و کارکنان آن است. سازمان‌ها قبلاً در محیطی پایدار به سر می‌بردند و وقایع آینده تقریباً قابل پیش‌بینی بودند، به طوری که مدیران می‌توانستند در شرایط مطمئن برنامه‌ریزی کنند. اما امروز محیط به شدت در حال تغییر است و تغییرات تکنولوژیک، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به سرعت سازمان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. سازمان جهت بقا، نیازمند تطبیق خود با دگرگونی های محیطی است و جهت تطبیق ، باید همواره در خود تغییرات مطلوب را ایجاد کند تا بتواند کارآمدی خود را در جهت تحقق اهداف برآورده سازد و این امر میسر نمی گردد، مگر با افزایش یادگیری.

بسیاری از شرکتها از جمله: موتورولا، وال مارت، بریتیش پترولیوم، اکسی روکس، شل، دیویکس، جی ایی، سونی، نورتل، کداک و … در ایجاد سازمانهای یادگیرنده تاکید بسیاری کرده اند. این سازمانها، نه تنها حداکثر موقعیتهای رقابتی در زمانهای مناسب را دارند، بلکه آنها به طور کاملا دقیق در این شرایط متغیر پرورش یافته اند.

یادگیری سازمانی زمانی اتفاق می افتد که موجب تغییر عقاید و دیدگاههای موجود شده و دیدگاه جدیدی را خلق کند و از طریق ارتباط و تعامل به تمام سطوح سازمانی منتقل شود. این انتقال ازطریق مشارکت بهتر صورت می گیرد. از نظر « پیتر سنگه » روشهای یادگیری در سازمان یادگیرنده عبارتند از: مهارت فردی، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی، بصیرت مشترک، و مدلهای ذهنی. سازمان یادگیرنده فرصت یادگیری برای تمامی اعضای خود را فراهم می سازد. سازمانهای یادگیرنده پیوسته در حال افزایش توانایی خود برای ساختن آینده هستند. « سنگه » معتقد است سازمان یادگیرنده، به گروهی گفته می شود که به طورمستمر در پی افزایش قابلیتهای خود برای خلق چیزهایی است که می خواهد ایجاد کند.

صاحبنظران‌ برای‌ مفهوم‌ سازمان‌ یادگیرنده‌ تعاریف‌ متعددی‌ ارائه ‌کرده‌اند.

به‌ نظر « داجسون‌ » سازمان‌ یادگیرنده‌ سازمانی‌ است‌ که‌ با ایجادساختارها و استراتژی‌ها به‌ ارتقای‌ یادگیری‌ سازمانی‌ کمک‌ می‌کند.

از نظر « گاروین » سازمان یادگیرنده سازمانی‌ است‌ که‌ دارای‌ مهارت و توانایی‌ ایجاد، کسب‌ و انتقال‌ دانش‌ است‌ و رفتار خودش‌ را طوری‌ تعدیل‌ می‌کند که‌ منعکس‌ کننده ‌دانش‌ و دیدگاههای‌ جدید باشد.

« مایکل‌ جی‌. مارکوارت‌ » در کتاب‌ ارزنده‌ خود تحت‌ عنوان‌ «ساختن‌ سازمان‌ یادگیرنده‌ »، تعریف‌ نسبتاً جامعی‌ ارائه‌ کرده‌ است‌: در تعریف‌ سیستماتیک‌، یک‌ سازمان‌ یادگیرنده‌ سازمانی‌ است‌ که‌ باقدرت‌ و به‌ صورت‌ جمعی‌ یاد می‌گیرد و دائماً خودش‌ را به‌ نحوی‌ تغییر می‌دهدکه‌ بتواند با هدف‌ موفقیت‌ مجموعه‌ سازمانی‌ به‌ نحو بهتری‌ اطلاعات‌ راجمع‌آوری‌، مدیریت‌ و استفاده‌ کند.

ویژگیهـــای سازمانهـــای یادگیـــــرنده :

۱. سازمانهای یادگیرنده مدام توانایی خود را صرف ساخت آینده ای بهتر می‌کنند.

۲. روشهای جدید را می‌آموزند و راههای قدیمی انجام کار را فراموش می‌کنند.

۳. در برابر مشکلات مایوس نشده و ایده های جدید ارائه می دهند.

۴. یادگیری را برای تمام اعضا تسهیل می‌کنند و مداوم آن را انتقال می‌دهند.

۵. یادگیری گروهی را تسهیل و ترغیب می کنند. « گاردنر وجولر » معتقدند: کارکنانی که از طریق گروههای کاری کار می کنند از کارکردن لذت بیشتری می برند. زیرا آنها به جای اینکه شنونده صرف باشند فعالانه در جریان یادگیری مشارکت می کنند و خود را مسئول یادگیری خویش می‌دانند.

۶. سازمان یادگیرنده به وجود آورنده دیدگاه‌های جدید است.

۷. سازمان یادگیرنده مکانی است که در آن افراد مرتباً توانایی خود را در جهت خلق هر آنچه که میل به خلق آن دارند افزایش می دهند، مدلهای جدید یادگیری را فراگرفته و یاد می‌گیرند که چگونه بیاموزند.

۸. سازمان یادگیرنده شیوه‌های انجام کار را هدایت می‌کند.

۹. به آموزش کارکنان اهمیت می‌دهد و یادآور می‌شود که همواره علاقه‌مند فراگیری باشند.

۱۰. بر ریسک تأکید و از سرزنش کردن دوری می‌کند.

۱۱. با کارکنان ارتباط همه جانبه‌ای برقرار می‌کند و اطلاعات لازم را به موقع در اختیارشان قرار می‌دهد.

۱۲. به کارکنان می‌آموزد که قدرت تصمیم‌گیری واقع‌بینانه را در خود توسعه دهند.

۱۳. سازمان یادگیرنده از ایده‌های جدید استقبال می‌کند.

۱۴. سازمان یادگیرنده با سرعت زیاد آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌ها را معرفی می‌کند.

۱۵. سازمان یادگیرنده ارباب رجوع خود را می‌شناسد و مستقیماً با آنها وارد گفتگو می‌شود.

۱۶. بازخوردهای مثبت را به همه کارکنان به طور مستمر ارائه می دهد و تنبیه‌ها را به حداقل می‌رساند.

۱۷. آگاهی و شناخت را سرلوحه‌ رشد حرفه‌ای کارکنان قرار می‌دهد.

۱۸. به پرونده‌ها در حداقل زمان ممکن رسیدگی می‌کند.

۱۹. رضایت و غرور کارکنان را تقویت می‌کند.

۲۰. برای پرهیز از خودمحوری قدرت را به طور تقریباً منطقی در سراسر سازمان توزیع می‌کند.

۲۱. بر اطلاعات مستند تکیه دارد نه بر فرضها و دهن‌بینی‌ها.

۲۲. از تجارب خود و گذشتگان به خوبی درس می‌گیرد و ارزش شکستها را می‌داند.

در کشورهایی چون انگلستان، ایده یادگیری در سطح ملی ( LEARNING SOCIETY )درجهت رسیدن به یک جامعه یادگیـرنده مطرح شده است. آنها معتقدند هزینه های یادگیری جبران می شود اما مستلزم این است که در جامعه یادگیرنده اصل یادگیری برای همیشه در تفکر یادگیری مرسوم شود و در آموزش و تحصیل اساس تفکر این باشد که ما می خواهیم جامعه ای یادگیرنده به معنای حقیقی داشته باشیم. +;نوشته شده در ;سی و یکم شهریور ۱۳۸۹ساعت; توسط;علی معصوم بیگی; |;

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
error: Alert: Content is protected !!