هدف از این مقاله، بررسی تفکر جدیدی درباره استراتژی است. استراتژی و نوآوری در روشهای مرسوم، بر خلق ایده در محدوده تعیین شده و ساختار یافته صنایع موجود تمرکز دارد. نوآوری یک پدیده اتفاقی است که توسط تعداد محدودی از افراد درون شرکت، که معمولا در بخش تحقیق و توسعه فعالیت میکنند، به دست میآید. دراینجا استراتژی جدیدی با نام: استراتژی اقیانوسآبی معرفی میشود. استراتژی اقیانوسآبی رویکرد جدیدی از استراتژی و نوآوری است که هدف آن رشد و عملکرد پایدار شرکت است. بر خلاف استراتژی رقابتی که شرکتها بهطور معمول سعی میکنند بهجای خلق ارزش، در واقع ارزش موجود را تقسیم یا تصاحب کنند. منطق استراتژی جدید بر پایه تعدادی اصول بنیادی است که به دنبال خلق ارزش توامان برای خریداران محصولات و خدمات و خود شرکت است. با استفاده از این اصول، ابزارها و چارچوبهای طراحی شده، شرکتها قادر خواهند بود نوآوری را به یک فعالیت تکرار شدنی، نظاممند و فرایندی پیوسته، که همه کارکنان شرکت در آن مشارکت دارند، تبدیلکنند. در واقع نوآوری به درون زندگی کاری افراد شاغل در شرکت آورده میشود و فرهنگی را توسعه میدهد که ظرفیت و مسئولیت همه کارکنان را نشانه میگیرد. مفهوم رنگ در استراتژی فضایی که شرکتها و صنایع کنونی در آن حضور دارند، در واقع اقیانوس قرمز را شکل میدهد. در این عرصه، محدوده فعالیت صنایع تعریفشده و پذیرفته شدهاست، رقبا مشخص و قوانین بازی نیز تعریف شده هستند. شرکتهایی که در این فضا با هم رقابت میکنند، سعی دارند سهم بازار محصولات و خدمات یکدیگر را گرفته، یا در واقع بربایند. هرچه فضای رقابت شلوغتر و ازدحام رقبا بیشتر باشد، سهم بازار کمتر و سوددهی و رشد نیز کمتر خواهد بود. بیشتر محصولات، کالاهای مصرفی هستند یا بخش خاصی از بازار را پوشش میدهند. این رقابت باعث از بین رفتن بسیاری خواهد شد و این اقیانوس را خونین خواهد کرد.
از سوی دیگر، مفهوم جدیدی به نام: اقیانوسآبی وجود دارد. اقیانوس آبی به تمامی صنایع و شرکتهایی گفته میشود که امروزه وجود ندارند؛ بازاری که ناشناخته است و رقبا آن را تسخیر نکرده اند. تقاضا بیشتر از آن چیزی است که بر سر آن جنگی باشد. فرصتهای زیادی برای رشد سریع و سودآور وجود دارند. در این عرصه، رقابت خیلی تعریف شده و معین نیست، زیرا قواعد بازی هنوز تدوین نشدهاند. مفهوم رنگ آبی یعنی نوآوری و منظور از نوآوری در اینجا یعنی خلق تقاضای جدید یا ایجاد انتخاب و جایگزینی برای مشتریان بازارهای فعلی. در واقع اقیانوسآبی، استعاره از بازاری بکر، دست نخورده و گسترده است که عمق آن هنوز کشفنشده است. اساس این استراتژی بر نوآوری ارزش (Value Innovation)استوار است. اقیانوسآبی زمانی ایجاد میشود که یک شرکت ارزشهای همزمان برای خود و مشتریانش ایجاد میکند. نوآوری در محصول(کالا یا خدمات) یا شیوه ارایه این محصولات، موجب خلق ارزش برای بازار میشود. همزمان، فعالیتهایی که دارای ارزش کمتری برای بازار حال و آینده هستند، از گردونه خارج میشوند. ایده اقیانوسآبی ابتدا در سال ۱۹۸۸ توسط پروفسور هیل در دانشگاه ایالتی میشگان ارائه شد. وی ادعا کرد که ایده پورتر ناقص است، زیرا تمایز میتواند به معنای رهبری هزینه باشد و شرکتی که محصول خود را با قیمت پایینتر ارائه کند در واقع وجهی از استراتژی تمایز را داراست. وی خاطر نشان میسازد که شرکتها برای دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار، باید ترکیبی از استراتژیهای رهبری هزینه و تمایز را به کار برند(Hill, 1988). پروفسور ریدراسترال و نورداستورم نیز این موضوع را مطرح کردهاند. آنها ادعا میکنند: استراتژی رقابت پذیری ره به جایی نمیبرد و شرکتها نیاز به استراتژیهایی دارند که شور وهیجان ایجاد کنند (Nordstrom and Ridderstrale, 1999). این نظریه یا استراتژی اقیانوسآبی، از بعضی جهات مانند یکدیگر هستند. برای مثال عواملرقابت در استراتژی اقیانوسآبی همان تعاریف ابعاد محدود و نامحدود ارایه شده توسط ریدراسترال و نورداستورم بوده است، یا اینکه هر دو به این موضوع تاکید دارند که شرکتها به بازی متفاوت با رقبا نیاز دارند.
استراتژی اقیانوسآبی در برابر استراتژی رقابتی استراتژی رقابتی یا همان استراتژی اقیانوسقرمز، برای عملکرد برتر و پایدار شرکت لازم است ولی کافی نیست و شرکتها باید به مسائلی فراتر از رقابت بپردازند؛ مسائلی که برای آنها رشد و سوددهی بیشتر و بقا را به ارمغان بیاورد و این همان مفهوم استراتژی اقیانوسآبی است. استراتژیهای رقابتی فرض را بر این میگذارند که شرایط ساختاری صنایع مختلف معین بوده و این شرکتها چارهای جز رقابت با یکدیگر ندارند. در این فضای رقابتی، شرکتها سعی دارند با ایجاد مزیتهای رقابتی انحصاری خود، یا گاهی حتی با تقلید، بر رقبا فایق آیند و سهم بیشتری از بازار را از آن خود کنند. این همان بازی مجموع صفر (Zero Sum Game) است که در آن یکی برنده و دیگری بازنده خواهد بود. بنابراین رقابت یا همان طرف عرضه معادله، تعریف و تعیین متغیرهای استراتژی است، به این معنا که قیمت و ارزش با جایگزینشدن یکدیگر و ترکیبی مناسب باعث ایجاد تمایز برای شرکت میشوند، زیرا سود کل شرکتهای مشغول در یک صنعت، بستگی به عوامل ساختاری آن صنعت دارد و شرکتها بهطور معمول سعی میکنند بهجای خلق ارزش، در واقع ارزش موجود را تقسیم یا تصاحب کنند. در اقیانوسقرمز، رشد و سوددهی بهشدت محدود است و شرکتها سعی میکنند در این فضای محدود سهم خود را به دست آورند(Porter, 1980). از سوی دیگر استراتژی اقیانوسآبی بر این فرض استوار است که محدودهها و ساختار صنعت بهطور کامل تعریف و تعیین نشدهاند و توسط بازیگران صنعت قابل بازسازی یا نوسازی هستند.
فرض کنیم محدودیتهای بازار و ساختار تنها در ذهن مدیران است، آنگاه افراد دیگراندیش و عملگرا سعی میکنند که این مرزها را رهاکنند و فکر خود را آزاد بگذارند. از نگاه این افراد، تقاضای بزرگی خارج از این بازار فعلی، در جایی دیگر وجود دارد که باید به آن دست یابند. معما در اینجاست که چگونه میتوان آن را ایجادکرد. این یک تغییر مسیر ناگهانی است. تغییر از نگاه عرضه به نگاه تقاضای بازار. تغییر از یک فضای رقابتی به یک فضای نوآوری؛ به فضایی از بازار که در آن تقاضاهای نهفتهای وجود دارند که با نوآوری باید کشف شوند و ارزش ایجادکنند. این، یعنی استفاده توامان از استراتژی رهبری هزینه و تمایز. این یعنی شکستن قواعدبازی و ساختارهای کهنه و بازنویسی مجدد قواعد جدید و ایجاد ساختارهای نو. خلق ارزش در بازی جدید از راه گسترش بخش تقاضای اقتصاد به دست میآید، در این بازی مفهوم برنده-بازنده مطرح نیست و بازی از حالت بازی مجموع صفر خارج میشود و کارآفرینان عصرجدید میتوانند با شکستن الگوها و ساختارهای موجود، بینشی آیندهنگر را خلقکنند. نوآوری ارزش زیربنای استراتژی اقیانوس آبی است. به این دلیل آن را نوآوری ارزش مینامند که شرکتها بهجای تمرکز بر مبارزه رقابتی، بر عدم توجه به رقابت متمرکز میشوند و این کار را با ایجاد ارزش برای خریداران، شرکت و پس از آن گشودن فضای جدید و بدون رقابت در بازار انجام میدهند. این مفهوم در (شکل۱) نشان داده شده است. نوآوری ارزش بهطور یکسان بر ارزش و نوآوری تاکید دارد. ارزش بدون نوآوری به مفهوم تمرکز بر خلق ارزش در مقیاس بزرگ است؛ چیزی که ارزش را بهبود میبخشد اما برای بقای شرکت در فضای بازار کافی نیست. نوآوری بدون ارزش، سبب تکنولوژیگرایی، پیشگامی در بازار یا آیندهنگری میشود، که اغلب فراتر از انتظارهای خریداران است. در این حالت، باید بین نوآوری ارزش، که متضاد با نوآوری تکنولوژی و پیشگامی در بازار است، تفاوت قائل شویم.
استراتژی اقیانـــوس قـــرمز | استراتژی اقیانـــوس آبـــی |
رقابت در بازارهای موجــود | ایجاد بـازارهای جـدیــد |
از میان برداشتن رقیب | ایجاد فضایی بدون رقیب |
پاسخگویی به نیاز وتقاضای کنونی بازار | ایجاد و تصاحب نیاز و تقاضای جدید |
تعادل بین هزینه و فایده(تعدیل) | ایجاد سود بیشتر و هزینههای کمتر(تلفیق) |
هماهنگی تمام فعالیتهای شرکت با یکی از استراتژیهای قیمت پایین یا تمایز | هماهنگی تمام فعالیتهای شرکت در جهت استفاده از مزیتهای هردو استراتژی تمایز و قیمت پایین |
جدول ۱: تفاوتهای اساسی دو استراتژی نوآوری ارزش، تنها هنگامی روی میدهد که شرکتها نوآوری را با بهرهوری، قیمت و هزینه همسو کنند. اگر آنها در همسوسازی ارزش با نوآوری شکست بخورند، آنگاه نوآوران تکنولوژی و پیشگامان بازار هستند که از این فرصت بهره میگیرند. نوآوری ارزش، شیوه نوین تفکر در حوزه تدوین و اجرای استراتژی است که به خلق اقیانوسآبی و کنارهگیری از رقابت منتج میشود. حرکت از اقیانوس قرمز به اقیانوسآبی قلمرو فعلی بازار در استراتژی اقیانوس قرمز، به مثابه سرزمین و میدان جنگی است که رقبا برای تصاحب بخشی از آن با یکدیگر به نزاع میپردازند. در این رویکرد مدیریتی، عبارتهایی بر گرفته از حوزه نظامی در بخشهای کسب وکار رایج شدهاند. پس از جنگ جهانی دوم و پس از دورهای که تقاضای بازار بر عرضه فزونی داشت به دورهای رسیدیم که تقاضای بازارکم و عرضه زیادتر شد. این روند معکوس، منجر به رقابت بین شرکتها برای رشد وبقا شدهاست. فضای رقابتی سختی به وجود آمد و باعث شد استراتژی شرکتها در این دوران بر اساس افزایش سهم بازار و خارجکردن رقبا از گردونه شکل گیرد. این فضا کموبیش شکل جنگی بهخود گرفت که در آن مدیران ارشد شرکتها، همانند فرماندهان ارشد و استراتژیستهای نظامی برای کسب اطلاعات بهروز و لحظهای از دشمن (بخوانید رقبا)، تجزیه و تحلیل آنها در اتاقجنگ (بخوانید جلسه هیئت مدیره)، تصمیمهای راهبردی برای شرکت در جهت پیروزی در جنگ و شکست دشمن (بخوانید افزایش رشد و سوددهیشرکت وکسب سهم بازار بیشتر از رقبا ) اتخاذ کنند. این جنگها نتیجهای جز خونریزی و قتلعام ضعیفترها و خونین شدن اقیانوسقرمز نداشته است. در حالی که در استراتژی اقیانوسآبی، کسب وکار در جایی انجام میشود که رقیبی نیست. قلمرو محدود نیست و در واقع سرزمین جدیدی باید خلقکرد، نه اینکه سرزمین موجود را تصاحب یا تقسیمکرد. در این استراتژی، کارآفرینان و شرکتها به ایجاد بازارهای جدید با حاشیه سود بالا تشویق میشوند. بدیهی است که این استراتژی ریسک بالایی دارد و سرمایهگذاران ترجیح میدهند با وجود حاشیه سود بالایی که این استراتژی دارد در انتخاب بین این دو استراتژی همچنان روی استراتژی قرمز تمرکز کنند. تفاوتهای اساسی این دو استراتژی در (جدول ۱) آورده شده است.
همان گونه که پیشتر عنوان شد، شرکتها به دلیل ریسک بالا و نیز هزینههای زیادی که باید درحوزه تحقیق و توسعه و نوآوری برای ایجاد تقاضا و بازارهای جدید صرف شود، ترجیح میدهند که در اقیانوسقرمز بمانند و در بازارهای موجود فعالیت کنند. ولی آن دسته از شرکتها که موفق میشوند از اقیانوسقرمز، خود را به اقیانوسآبی برسانند، چگونه این کار را انجام میدهند؟ همان گونه که بیان شد، مفهوم رنگ آبی، یعنی نوآوری و منظور از نوآوری در اینجا، یعنی خلق تقاضای جدید یا ایجاد انتخاب و جایگزینی برای مشتریان بازارهای فعلی. این نوآوری، تغییر یا تحول را به دنبال دارد. تغییر به معنی تفاوت در شکل و تحول یا جهش به معنی تفاوت در محتوا. در یک سیستم که مجموعهای از اعضا و اجزای بههمپیوسته با ارتباطهای مشخص و تعریف شده مشغول فعالیت هستند، این تغییر و تحول به چه معناست؟ گاهی شکل کلی سیستم در اثر تغییر دگرگون میشود ولی محتوا تغییر نمیکند، یعنی اجزا و ارتباطهای یک سیستم، تغییرات جزئی را خواهند داشت. در واقع مدیران امروزی بهجای تمرکز بر تجزیه و تحلیل محصولات و صنعت موجود، باید روی تحولات بنیادین و حرکتهای جهشی تمرکز کنند. برای این کار نیز باید به ابزارها و تئوریهای جدید متوسلشوند؛ ابزاری که بتواند با تجزیه و تحلیلهای آیندهنگر به نوآوری و خلق بازارهای جدید منجرشود. استراتژی اقیانوسآبی از شش اصل بنیادین تشکیل میشود. چهار اصل نخست؛ برای تدوین استراتژی و دو اصل بعدی برای اجرای استراتژی استفاده میشوند.
این اصول عبارتند از:
- مرزهای بازار را نوسازی کنید.
- بر تصویرکلان تمرکز کنید نه بر اعداد.
- به فراتر از تقاضای موجود فکر کنید.
- توالی استراتژیک را درست انتخاب کنید.
- بر موانع کلیدی سازمانی غلبه کنید.
- استراتژی را اجرایی کنید.
برای هر یک از اصول یاد شده تعدادی متدولوژی، ابزار و چارچوب برای تدوین و اجرای این استراتژی ارائه شدهاست تا از راه یک روش سیستمی و قابل تکرار، بتوان به هدفهای تعیین شده رسید.
در زیر به تعدادی از آنها اشارهمیکنیم:
- تابلوی استراتژی، (Strategy Canvas)
- چارچوب چهاراقدام، (Four-Action Framework)
- ماتریس حذف، کاهش، افزایش و ایجاد،
- توالی استراتژی اقیانوسآبی،
- نقشه مطلوبیت خریدا
نوشتههای تازه
بایگانی شمسی
دستهها
- آزمون های مالی
- آموزش تصویری
- آموزش راهکاران سیستم
- آموزش نرم افزارهای مالی
- آموزش همکاران سیستم
- اخبار کار و تامین اجتماعی
- اخبار مالی
- اخبار مالیاتی
- اساتید حسابداری
- استانداردها
- اسلایدهای آموزشی
- اصول و فنون مذاکره
- امور بانکی
- بازار سرمایه
- بازاریابی و فروش
- بودجه و مفاهیم مرتبط
- تجارت الکترونیک
- تحصیلات تکمیلی
- تصمیم گیری
- چک و مفاهیم مرتبط
- حسابداری پیمانکاری
- حسابداری دولتی
- حسابداری صنعتی
- حسابداری مالی
- حسابداری مدیریت
- حسابرسی
- حل المسائل و جزوات دانشگاهی
- دانستنیها
- دانشنامه مالی
- دانلود رایگان کتاب و مقالات تخصصی
- دانلود صورتهای مالی نمونه
- دانلود نمونه فرم مالی
- دستورالعمل ها
- روانشناسی
- شرح وظایف سازمانی
- عمومی
- قانون تجارت
- کتابهای برایان تریسی
- کتابهای مالی
- کتابهای مدیریتی
- مدیریت اجرایی
- مدیریت پروژه
- مدیریت خود
- مدیریت زمان
- مدیریت مالی
- مدیریت منابع انسانی
- مطالب گزیده و ناب
- معرفی کتاب
- معنویات
- منابع کارشناسی ارشد و دکترا
- مهارتهای مدیریتی
- موفقیت شغلی
- موفقیت مالی
- موفقیت و مهارتهای زندگی
- نامین مالی
- نرم افزارهای کاربردی