تحولات اخیردرمحیط کسب و کاربنگاه های تجاری که تحت عناوین گوناگونی ازقبیل حذف مقررات زائد، خصوصی سازی و جهانی سازی صورت پذیرفته؛ با دامن زدن به رقابتهای موجود، زمینه تبدیل بنگاه های بزرگ تجاری به شرکتهای عظیم چند ملیتی را فراهم نموده و موجب شده است تا شرکتهای مذکوربرای ادامه بقا و استمرارموفقیتهای خود، درجستجوی راه کارهای جدید تری باشند. ازسوی دیگر، امروزه مشاهده می شود که فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) نه تنها سیستمهای اطلاعاتی، بلکه چگونگی انجام فعالیت درسازمانها را تحت تاثیرقرارداده و متحول ساخته است. بنابراین، به نظرمی رسد که فن آوری مزبورقادراست شرایطی را فراهم سازد تا شرکتها درمقابل تغییرو تحولات محیطی ایجاد شده، واکنشهای موثرتری ازخود به نمایش گذارند. سیستم ERP نمونه ای ازفن آوریهای مورد اشاره است که با نشانهای مختلف تجاری (مانند سپ، بان، جی دی ادواردز، واراکل) دراختیاراستفاده کنندگان قراردارد.

یکی ازمزایای اساسی سیستم ERP فراهم آوردن امکان دسترسی سریع و آسان استفاده کنندگان به داده های عملیاتی است. ازسوی دیگر، ارائه این داده ها درقالبی که برای مقاصد تصمیم گیری مدیریت، مربوط ترو قابل استفاده ترباشد؛ مستلزم استفاده از رویه های حسابداری مدیریت است. به همین جهت، بررسی آثاراستفاده ازسیستم ERP برحسابداری مدیریت؛ امر با اهمیتی به شمارمی آید. این مقاله نشان می دهد که به رغم انتظارات موجود، به کارگیری سیستمهای ERP تاثیرقابل ملاحظه ای در روند معرفی فنون و رویه های جدید حسابداری مدیریت؛ نگذاشته است. با این وجود، ملاحظه می شود که سیستمهای مذکوربا حذف وظایف تکراری حسابداران مدیریت؛ فرصت بیشتری را برای انجام کارهای تحلیلی آنان فراهم آورده اند. بدین ترتیب، می توان ادعا کرد که استفاده ازسیستمهای ERP تاثیرمحدودی برحسابداری مدیریت داشته است، ولی می توان آن را به عنوان محرکی به شمارآورد که ایجاد تغییرو تحول دراین حوزه را تسهیل می کند.

آغاز سخن تحولات اخیرایجاد شده درمحیط کسب و کاربنگاه های تجاری که تحت عناوین گوناگونی از قبیل حذف مقررات زائد، خصوصی سازی و جهانی سازی صورت پذیرفته؛ با دامن زدن به رقابتهای موجود، زمینه تبدیل بنگاه های بزرگ تجاری به شرکتهای عظیم چند ملیتی را فراهم نموده و موجب شده است تا شرکتهای مذکوربرای ادامه بقا و استمرارموفقیتهای خود، در جستجوی راه کارهای جدید تری باشند. ازسوی دیگر، امروزه مشاهده می شود که فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) نه تنها سیستمهای اطلاعاتی، بلکه چگونگی انجام فعالیتهای سازمانها را نیزتحت تاثیرقرارداده و متحول ساخته است. بنابراین به نظرمی رسد که فن آوری مزبورقادراست شرایطی را فراهم سازد تا شرکتها درمقابل تغییرو تحولات محیطی ایجاد شده، واکنشهای موثرتری ازخود به نمایش گذارند. این همه درحالی است که درمحیطهای نوین کسب و کارمبتنی برICT، شرکتها برای به روزنگه داشتن فن آوریهای مورد استفاده و درنتیجه حفظ توان رقابتی خود؛ تحت فشارهای فزاینده ای قراردارند. سیستم ERP نمونه ای ازفن آوریهای مورد اشاره می باشد که انواع مختلف آن (مانند سپ، بان، جی دی ادواردز و اراکل) دراختیاراستفاده کنندگان قراردارد.

گسترش استفاده از سیستمهای مذکور به اندازه ای است که پیش بینی می شود بازارفروش آنها، از۱۳،۴ میلیارد دلاردرسال ۲۰۰۳؛ به ۱۵،۸ میلیارد دلاردرسال ۲۰۰۸ برسد(اهی و مدسن، ۲۰۰۵) علاوه براین، براین آمارنشان می دهد که تنها درسال ۲۰۰۴ ؛ هزینه هایی که شرکتها بابت سیستمهای ERP متحمل شده اند، بالغ بر۳۰ میلیارد دلاربوده است (کینگ ، ۲۰۰۵) سیسنم ERP یک اصطلاح عام برای سیستمهای نرم افزاری محاسباتی یکپارچه ای است که شامل مجموعه ای ازبرنامه های کاربردی تجاری برای انجام عملیات حسابداری، کنترل موجودی، لجستیک و غیره می باشد. وظیفه اصلی و نهایی یک سیستم جامع ERP خودکارسازی فرایندهای تجاری، فراهم آوردن امکان استفاده مشترک و هم زمان استفاده کنندگان ازداده ها و تولید بلا درنگ داده ها درسطح سازمان است . سیستمهای اطلاعاتی سنتی، به رغم عرضه خدماتی مانند پردازش معاملات، گزارشگری و ارائه اطلاعات مورد نیازجهت تصمیم گیری مدیران، درمحیطهای نوین کسب و کارکه درآنها موفقیت شرکت مرهون عواملی مانند اتوماسیون، اثربخشی و کارایی عملیات و دسترسی بلا درنگ به داده ها است؛ ناکارامد به نظرمی رسند. درمحیطهای اخیر، سیستم ERP از طریق ارائه مطلوب و به موقع اطلاعات ، موجب بهبود فرایندهای تصمیم گیری، برنامه ریزی و کنترل درسازمان می شود. این امر، موجب ارتقای سطح اثربخشی و کارایی عملیات و درنتیجه افزایش سطح رضایت مندی مشتریان می گردد. همان گونه که پیش ازاین نیزاشاره شد، یکی ازمزایای اساسی سیستمهای ERP فراهم آوردن امکان دسترسی سریع و آسان استفاده کنندگان؛ به داده های عملیاتی است. ازسوی دیگر، ارائه این داده ها درقالبی که برای مقاصد تصمیم گیری مدیریت، مربوط تر و قابل استفاده ترباشد؛ مستلزم استفاده ازرویه های حسابداری مدیریت است.

به همین جهت، بررسی آثاراستفاده از سیستم ERP برحسابداری مدیریت؛ امربا اهمیتی به شمارمی آید. فرض تاثیربالقوه سیستمهای مزبوربرحسابداری مدیریت، توسط صاحب نظران متعددی مورد اشاره قرارگرفته است. ساتن (۲۰۰۰) براین باوراست که استفاده ازسیستمهای ERP گسترش یافته است ولی هنوزدرباره اینکه سیستمهای مذکورواقعا تا چه اندازه موجب بهبود امورشده اند، اطلاعات اندکی وجود دارد. دررابطه با سیستمهای ERP پرسشهای زیادی وجود دارد ازجمله اینکه آثاربلند مدت مترتب برساختارهای سازمانی، فرهنگ سازمانی و کارکنان سازمانهای مزبورچیست؟ درحالی که پژوهشهای اندکی برای پاسخ دادن به این سوالات انجام شده است. سیستم های ERP موجب ایجاد تغییرات اساسی درروشهای تولید و ارائه اطلاعات حسابداری و تجاری سازمانها شده است که این امر، احتمالا پیامدهای با اهمیتی را به دنبال خواهد داشت. بررسیها نشان می دهد که تا اواخردهه ۱۹۹۰ مطالعات اندکی درزمینه آثاراستفاده ازسیستم ERP برحسابداری مدیریت انجام شده است؛ درحالی که درسالهای اخیر، با توجه به سرمایه گذاریهای هنگفت صورت گرفته درزمینه این سیستم و گسترش کاربرد آنها درسازمانهای مختلف؛ تعداد پژوهشهای به عمل آمده دراین حوزه، افزایش یافته است.

پژوهشهای انجام شده ازآنجا که هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیراستفاده ازسیستم ERP برحسابداری مدیریت است؛ ابتدا مروری کوتاه برادبیات معاصرمرتبط با تحولات سیستمهای ERP خواهیم داشت و سپس، به بررسی مطالعات انجام شده درزمینه تاثیرسیستمهای مزبوربرحسابداری مدیریت؛ خواهیم پرداخت.

تحولات سیستمهای ERP سیستم ERP ازفن آوریهای پیشرفته تولید(AMT) به شمارمی آید که هدف آن افزایش کیفیت تولید، کاهش سطح موجودیها، بهبود ارائه خدمات به مشتریان و افزایش انعطاف پذیری فرایند تولید است. به کارگیری سیستمهای ERP ازدهه ۱۹۹۰ و به منظورجایگزینی سیستمهای موجود درشرکتها و حل مشکلات مربوط به یکپارچه سازی سیستمها آغازشد. درطی دهه ۱۹۹۰ تقاضا برای استفاده ازسیستمهای ERP به واسطه مواردی مانند مشکل سال ۲۰۰۰ ، معرفی یورو به عنوان واحد پول مشترک اتحادیه اروپا، هزینه هنگفت نگهداری سیستمهای موجود، فشارهای وارده درزمینه پدیده جهانی شدن، شدت یافتن رقابتهای تجاری و امکان اتصال سیستمهای مزبوربه اینترنت؛ افزایش یافت. البته، پس ازاستقبال کم نظیرازسیستمهای ERP دردهه ۱۹۹۰ به خاطردلایلی مانند سنگین شدن بودجه های مالی و طولانی شدن زمان ایجاد و اجرای آنها، نا توا نیهای فنی، محدود شدن توانایی کنترل برفرایندهای تجاری سازمان و آثارجانبی آن؛ تب استفاده ازآن دراوایل دهه ۲۰۰۰ کمی فروکش کرد. سیستمهای ERP امکان اتوماسیون و یکپارچه سازی فرایندها، استفاده مشترک و همزمان ازداده ها دربخشهای گوناگون شرکت، دسترسی برخط به داده ها و تولید بلا درنگ داده ها را فراهم می آورد. در واقع، یک سیستم ERP علاوه برسیستم اطلاعات حسابداری، شامل سیستمهای اطلاعاتی دیگر مانند کنترل موجودی، برنامه ریزی مواد مورد نیاز(MRP) و لجستیک می باشد. درنسخه- های جامع ترسیستمهای ERP سیستم الکترونیکی مبادله داده ها (EDI) و سیستمهای دیگر مربوط به تجارت الکترونیک نیز به مجموعه سیستمهای پیش گفته اضافه می شود.

بدین ترتیب، سیستمهای جامع مذکوراین توانایی را می یابند تا ازطریق افزایش اثربخشی و کارایی عملیات، فرایندهای تجاری و تصمیم گیریهای راهبردی؛ مزایای فراوانی را برای سازمانها به ارمغان آورند. با این حال، به نظرمی رسد که به امربهبود توانایی این سیستمها درزمینه پشتیبانی تصمیم گیری، کمترازقابلیتهای دیگرآنها توجه شده است. صاحب نظران، پیش نیازهای یک سیستم ERP مطلوب را تحت عنوان عوامل اساسی موفقیت طبقه بندی کرده اند. درمیان این عوامل، فرهنگ سازمانی و فرهنگ ملی استفاده کنندگان؛ از اهمیت ویژه ای برخورداراست. یافته های برخی تحقیقات نشان می دهد که فرهنگ سازمانی استفاده کنندگان، دراجرای سیستمهای ERP موثرمی باشد؛ ولی فرهنگ ملی آنها خیر. این در حالی است که درپژوهشهای دیگری به این نتیجه رسیده اند که فرهنگ ملی؛ تاثیربا اهمیتی برپذیرش سیستمهای ERP در سازمان دارد. ویژگیهای دیگرسیستمهای ERP مانند قابلیتهای عملیاتی، انعطاف پذیری و همچنین موضوعاتی مانند مقایسه سیستم سنتی بهترین گزینه(BOB) (استفاده ازسیستمهای مجزا به جای سیستمهای یکپارچه) با سیستم ERP ، بحث یکپارچه سازی سیستمهای ERP با سیستم – های اطلاعاتی موجود؛ ازموارد دیگری می باشد که مورد مطالعه پژوهشگران قرارگرفته است. این همه درحالی می باشد که به نظرمی رسد هزینه های هنگفت و مدت زمان طولانی ایجاد و اجرای سیستم، برخی ازمسائل سازمانی مانند مقاومت کارکنان و عدم توجه کافی به ملاحظات اجتماعی و فرهنگی مربوط؛ ازموانع اصلی موفقیت سیستمهای ERP به شمار می آید(زرگر،۱۳۸۲؛ بوئرسما و کینگما، ۲۰۰۵) هم چنین، باید توجه داشت که سیستمهای ERP نوش داروی سازمانهایی با ساختارو فرا یندهای تجاری “غلط” محسوب نمی شود و مواردی ازقبیل تغییربرنامه ریزی (مهندسی مجدد فرایندهای تجاری (BPR) )، فرهنگ مدیریت، پشتیبانی مدیریت عالی سازمان، آموزش مناسب و مشارکت فعال کاربران، مناسب بودن سیستمهای تجاری و ICT موجود و قابلیت اتصال آنها به سیستمهای جدید؛ اغلب ازعوامل اساسی موفقیت درامرایجاد و اجرای سیستمهای ERP تلقی می گردد. بدین ترتیب، بررسی همه جانبه ویژگیها و آثاراستفاده ازسیستمهای ERP به هنگام طراحی و ایجاد آنها، امری ضروری تلقی می شود. دراین رابطه، یکی ازحوزه هایی که تحت تاثیر قرارمی گیرد؛ قلب سیستم، یعنی بخش حسابداری آ ن ا ست که شامل حسابداری مدیریت نیز می شود.

تحولات حسابداری مدیریت تغییرو تحولات حسابداری مدیریت را می توان ازجنبه های گوناگونی مورد بررسی قرارداد. برخی آن را نوعی تجدید ساختارو توسعه سازمانی تلقی می کنند؛ عده ای، استدلالهای اقتصادی ارائه می نمایند و بعضی دیگر، آ ن را نتیجه پیشرفتهای صورت گرفته درفن آوری تولید میدانند. ازسوی دیگر، صاحب نظرانی نیزوجود داشته اند که تغییرو تحولات ایجاد شده را با تضاد منافع و جنگ قدرت درون سازمانی شرکتها مرتبط دانسته اند. پژوهشهای جدیدتر نیزنشان می دهد که تغییرو تحولات رویه های حسابداری، با گسترش فن آوریهای جدید مرتبط است. گرن لوند(۲۰۰۱)، این بحث را پیش کشیده که درحوزه حسابداری مدیریت، تغییررویه – ها به کندی صورت می گیرد. ا ین امر را می توان ازمنظراقتصادی و با این استدلال که انتظارنمی رود چنین تغییراتی منجربه افزایش سود خالص بنگاه اقتصادی گردد، توجیه نمود. البته، متون معاصرحسابداری به جای استدلال مذکور؛ دلیل کندی تغییرو تحولات دراین حوزه را به ماهیت با ثبات رویه های حسابداری نسبت می دهند. ازسوی دیگر، رویه های سازمانی نهادین معمولا به کندی و سختی متحول می شوند و تغییردادن آنها با مقاومت همراه است. چون رویه های حسابداری مدیریت نیزدارای این ویژگی می باشند، ثبات نسبی آنها را می – توان به ماهیت نهادینه شده رویه های مذکورنسبت داد. ازسوی دیگر، بحثهای زیادی نیزدرزمینه تغییرنقش و گسترش وظایف حسابداران مدیریت صورت گرفته است، به گونه ای که بسیاری ازصاحب نظران معتقدند که جایگاه حسابداران مدیریت، از یک گروه حسابدارساده به افرادی تغییریافته است که می توانند نقش تعیین کننده ای را درکسب و کارسازمان ایفا نمایند.

آثارسیستمهای ERP برحسابداری مدیریت درسالهای اخیر، پژوهشهای بیشتری درزمینه آثارسیستمهای ERP برحسابداری مدیریت، صورت گرفته است که به ذکرنتایج برخی ازآنها می پردازیم. یافته های ماکارونه(۲۰۰۰) نشان می دهد که کلیه شرکتهای مورد پژوهش، تجربه اصلاحاتی را درفعالیتهای نظارتی مدیریت و مراکزمسئولیت خود داشته اند و انعطاف پذیری سیستمهای ERP برای آنها نوعی مزیت به شمارآمده است. ازسوی دیگر، نتایج تحقیق وی نشان می دهد که استفاده ازسیستمهای ERP منجربه افزایش کاربرد شاخصهای غیرمالی درنزد شرکتهای مورد مطالعه نشده است. بوث و همکاران (۲۰۰۰) دربررسی تاثیرسیستمهای ERP برنظام حسابداری مدیریت شرکتهای استرالیایی، چنین نتیجه گیری کرده اند که عملکرد سیستمهای مزبوردرپردازش معاملات و تصمیم گیریهای موردی؛ مطلوب ترازعملکرد آنها به هنگام تصمیم گیریهای پیچیده و گزارشگری بوده است و درمجموع، سیستمهای ERP نقش کم رنگی را دربه کارگیری رویه های جدید حسابداری ایفا نموده اند. گرن لوند و مالمی (۲۰۰۲) درپژوهشهای خود به این نتیجه رسیده اند که استفاده ازسیستمهای ERP به واسطه ارائه اطلاعاتی مطلوب ترو جزیی ترو آزاد کردن وقت حسابداران مدیریت ازطریق حذف وظایف تکراری آنها، امکان عرضه تحلیلهای جامع تری را فراهم آورده؛ در حالی که ازمنظرافزا یش کاربرد روشهای جدید حسابداری مدیریت، تاثیراندکی برشرکتهای مذکورداشته است. نتایج مطالعه موردی اسکاپنز و جزایری (۲۰۰۳) نشان می دهد که به رغم عدم ایجاد تغییرات اساسی درماهیت اطلاعات مورد استفاده درحوزه حسابداری مدیریت؛ به کارگیری سیستمهای ERP منجربه ایجاد تغییراتی درنقش حسابداران مدیریت شده است.

البته، صاحب نظران مذکور ادعایی دراین خصوص که استفاده ازسیستمهای ERP علت بروزچنین تغییراتی بوده؛ مطرح نساخته اند و تنها برنقش تسهیل کننده سیستمهای مزبورتاکید داشته اند. یافته های گابریلز(۲۰۰۳) حاکی ازآن است که سیستمهای ERP هنوزتاثیربا اهمیتی برحسابداری مدیریت و به ویژه حوزه تصمیم گیری و نظارت مدیریت؛ نگذاشته اند. وی دلیل این امررا درک نا کافی استفاده کنندگان سیستمهای مذکورازامکانات آن و عدم اطمینان آنها به اطلاعات ارائه شده توسط این سیستمها می داند. او ماهیت انعطاف نا پذیرسیستمهای ERP را که مانعی برای اجرای فعالیتهای جدید و متکبرانه درحوزه تصمیم گیری و نظارت مدیریت تلقی می شود علت دیگراین امربه شمارمی آورد. وان وورن (۲۰۰۳) درپایان نامه دکتری خود به بررسی اثربخشی سیستمهای ERP ازدیدگاه حسابداران مدیریت پرداخته است. نتایج تحقیق وی نشان می دهد که به اعتقاد حسابداران مدیریت مورد مطالعه، استفاده ازسیستمهای ERP می تواند تاثیربا اهمیتی بربسیاری ازسازمانها داشته باشد. نتایج بررسی اسپاثیس و کنستا نتینیدیس (۲۰۰۴) درزمینه استفاده ازسیستمهای ERP در شرکتهای یونانی، نشان می دهد که به کارگیری سیستمهای مذکور؛ موجب ایجاد تغییراتی درفرایندهای حسابداری شده است. به اعتقاد صاحب نظران مذبور، به کارگیری سیستمهای ERP برای حفظ توان رقابتی شرکتها لازم است و موجب فراهم شدن فرصت مناسبی برای تجدید ساختاردرعملیات و سیستمهای اطلاعاتی آنها می گردد. دوران و والش (۲۰۰۴) نیزتاثیرسیستمهای ERP برجایگاه و رویه های حسابداری مدیریت شرکتهای ایرلندی را مورد مطالعه قرارداده اند. یافته های آنان حاکی ازآ ن است که سیستم – های ERP رویه های حسابداری مورد استفاده را تحت تاثیرقرارداده اند و محرکی برای استفاده ازفنون و روشهای پیشرفته ترحسابداری مدیریت به شمارمی آ یند. بدین ترتیب، یافته های اکثرپژوهشگران نشان می دهد که استفاده ازسیستمهای ERP تاثیر نسبتا محدودی برحسابداری مدیریت داشته است؛ هرچندکه نقش سیستمهای مذکوربه عنوان محرکی برای ایجاد تغییرو تحول درزمینه استفاده ازفنون و روشهای پیشرفته ترو پیچیده تر حسابداری مدیریت، غیرقابل انکاربه نظرمی رسد.

فن آوری یکپارچه به عنوان “عاملی” برای ایجاد تغییرات سیستم ERP به عنوان نرم افزاریکپارچه ای تعریف می شود که وظیفه آن، کنتترل کلیه جریانهای مربوط به کارکنان، مواد، وجوه نقد و اطلاعات دریک سازمان است (گرن لوند و مالمی، ۲۰۰۲). اساس سیستم ERP را که درآن ازفن آوری یکپارچه سرویس دهنده – سرویس گیرنده استفاده می شود، یک پایگاه داده های یکپارچه تشکیل می دهد. بنابراین، کلیه داده ها فقط یکبارو آن هم معمولا درزمان ایجاد آنها وارد سیستم شده و دراختیاراستفاده – کنندگان قرارمی گیرند. ایجاد و اجرای سیستمهای ERP معمولا مستلزم انجام هزینه های هنگفت و صرف زمان بسیاراست. این کارتوسط متخصصینی انجام می شود که هریک ازآنها، روشهای مخصوص به خود را دارد. روشهای مذکور، معمولا شامل یک برنامه ایجاد فرا یندهای تجاری (نوعی BPR است که فرایند آن ازتجزیه و تحلیل کلی فرایندهای تجاری سازمان آغازمی شود. فرایند ایجاد سیستمهای ERP اغلب شامل ایجاد بخشهای مختلف مورد نیازاست که مسئولیت اصلی این امر درزمینه بخشهای حسابداری؛ برعهده حسابداران است. بخشهای استاندارد حسابداری سیستم – های ERP دارای امکانات وسیعی می باشند که ازطریق فهرست انتخاب گزینه های مربوط ، دراختیاراستفاده کنندگان قرارمی گیرد.

امکانات مذکور، شامل خدمات گسترده ای است که از عملیات دفترداری تا تجزیه و تحلیل سودآوری محصولات و مدیریت وجوه نقد و دارایی ها را دربرمی گیرند. درعمل، تصمیم گیری درباره ایجاد امکانات پیش گفته و اینکه کدام یک باید در سیستم ERP گنجانده شود و کدام یک به صورت نرم افزارمجزا تامین گردد؛ برعهده مدیریت سازمان است. ایجاد و راه اندازی سیستمهای ERP فرایند طاقت فرسایی به شمارمی آید؛ زیرا هرچیز، به چیزهای دیگربستگی دارد. برای مثال، ممکن است طراحی و ایجاد یک بخش موجب تاخیریا حتی ممانعت ازکارطراحی و یا ایجاد بخشهای دیگرشود. دریک رویکرد جامع تر، ظهورسیستمهای ERP به عنوان بخشی از”انقلاب الکترونیک” فراگیری درنظرگرفته می شود که هم اکنون درجریان است و پدیده هایی مانند تجارت الکترونیک، اینترنت و اینترانت؛ ازدستاوردهای آن محسوب می گردند. امروزه، بسیاری ازبخشهای تشکیل دهنده سیستم ERP ازطریق مرورگرهای وب نیزفعال می شود و وظایف محول را به انجام می رساند. آنچه دراین میان اهمیت دارد، ویژگی مشترک تمام این پدیده ها یعنی یکپارچگی است. به نظرمی رسد پلت فرم های اطلاعاتی یکپارچه ای که توسط سیستم – های ERP و اینترنت پشتیبانی شوند، قادربه ایجاد تحول درمدیریت شرکت خواهند بود؛ هر چند که ماهیت چنین تغییراتی، هنوزبه روشنی مشخص نشده است(گرن لوند و مالمی، ۲۰۰۲) یکپارچه سازی سیستمهای اطلاعاتی، نه تنها به کمک سیستمهای ERP بلکه اساسا ازطریق ارتباط آنها با نرم افزارهای مجزا(به کمک میانجی های مناسب) صورت می گیرد. درسیستم – های ERP نیازی به میانجی نیست؛ زیرا دراین حالت، تنها یک سیستم واحد وجود دارد.

البته، باید توجه داشت که چون سیستمهای ERP به تنهایی قادربه برآوردن کلیه نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان نمی باشند؛ برای برقراری ارتباط با سیستمهای مجزای دیگر،ناگزیرند از میانجی ها استفاده کنند. امروزه، ویژگی یکپارچگی به یکی ازنیازهای محیط کسب و کارتبدیل شده است. ریشه چنین نیازی را باید درشرایط لازم برای دستیابی به کارایی و هم افزایی درمحیطهای پیچیده و فعال، جستجو کرد. به بیان دیگر، یکپارچگی نیل به هماهنگی را که یکی ازالزامات داشتن مزایای رقابتی به شمارمی آید؛ تسهیل می نماید. سیستمهای ERP ازطریق ایجاد جریانهای اطلاعاتی دوسویه، زبان مشترک و یکپارچه سازی شناختی درمیان واحدهای مختلف عملیاتی سازمان؛ مدیریت را درهماهنگ سازی روابط متقا بل میان آنها یاری می دهد. یکپارچه سازی ممکن است درزمینه های گوناگونی ازقبیل داده ها، اطلاعات، شناخت و غیره ایجاد شود (بوث و همکاران، ۲۰۰۰) همان گونه که پیش ازاین نیزملاحظه گردید، یافته های اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران حاکی ازتاثیر(هرچند محدود) استفاده ازسیستمهای ERP برحسابداری مدیریت است. آثار مذکورمی تواند یصورت مستقیم یا غیرمستقیم باشد. آثارمستقیم زمانی مشاهده می شود که سیستمهای ERP موجب ایجاد تغییرات بی واسطه ای دررویه هایی ازقبیل گزارش گری می گردند و برای مثال، محتوا، شکل و زمان بندی ارائه گزارشها را تغییرمی دهند. آثار غیرمستقیم نیزهنگامی بروزمی کند که تحولات صورت گرفته درحسابداری مدیریت، براثر عوامل تغییریافته ای (مانند رویه های مدیریت، فرایندهای تجاری و غیره) ایجاد می شود که منشا تحول خود این عوامل؛ سیستمهای ERP به شمارمی آیند(گرن لوند و مالمی، ۲۰۰۲). البته، این احتمال نیزوجود دارد که آثارپیش گفته ازدید حسابداران پنهان بماند. نکته مهم دیگر نیزآن است که امکان دارد تغییرات نمایش داده شده درنمایشگر۱ هیچگاه به وقوع نپیوندند. البته، دراین صورت نیزتوانایی بالقوه ایجاد چنین تغییراتی؛ همچنان وجود خواهد داشت. علاوه براین، ممکن است که حسابداری مدیریت نیزبه نوبه خود سیستمهای ERP را تحت تاثیرقراردهند. همان گونه که ازجهت پیکانهای نمایشگر۱ می توان حدس زد، چنین تغییراتی دراینجا مورد بحث قرارنگرفته است؛ زیرا سیستمهای ربه سختی درمعرض تغییرو تحول قرارمی گیرند. بنابراین، می توان چنین نتیجه گیری کرد که معمولا این رویه های سازمانی هستند که به منظورتطابق با فن آوریهای جدید، تغییرمی کنند و نه برعکس.

منبع : ماهنامه حسابدار

مترجم: دکترمحمدعرب مازاریزدی و رافیک باغومیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
error: Alert: Content is protected !!