ه نظر می رسد آنچه که از مفهوم و عملیات حسابداری متعارف استنباط می شود این است که حسابداری یک سری عملیات فنی است و نمی توان ارزش ، ارزشها و یا کلمات خاصی را که بار ارزشی دارند برای آن پیشوند یا پسوند کرد.

Accounting Conscienceحسابداری بودایی  و اسلامی ؟!

به عبارت دیگر در حسابداری حرفه ای و رایج امروز گفته می شود که حسابداری value-free است و آوردن پسوندی مثل اسلامی بعد از کلمه حسابداری ،تعجب انگیز ، غیر حرفه ای و حتی خطرناک است.

این موضوع وقتی در سطح بین المللی صحبت می شود حساسیت خاصی را نیز بر می انگیزاند . علی الخصوص وقتی این پسوند اسلام باشد که به علت تبلیغات منفی و وسیع انجام شده ، شاید در برخی از کشورها مترادف با تروریسم معرفی می شود.حداقل حسابداری مسیحی یا بودایی صلح آمیز تر به نظر می رسند!

نکته اساسی دیگر توجه به این مطلب است که گسترش مالیه اسلامی و یا بانکداری و بازار سرمایه اسلامی حتی توجه شرکتهای مالیه سرمایه داری (کلمه سرمایه داری عمدا اضافه شده است و بعدا توضیح آن خواهد آمد) را نیز من باب تجارت به این حوزه باز کرده است . ماجراهای رسوایی های مالی ناشی از عدم امانت داری حوزه حسابداری و حسابرسی مثل شرکت “انرون” هم ضرورت بازاندیشی مجدد را در بعضی از زوایای حسابداری و حسابرسی متعارف دنیا یادآور شده است.

اجازه بدهید این نکته را هم بیاوریم که شاید ورود به این حوزه بعضا هم به دلیل پیدا کردن مزیت رقابتی در مقابل غولهای مالیه سرمایه داری باشد .مثلا حوزه های بانکداری ،بازار سرمایه و بیمه متعلق به مسلمانان (متعلق به مسلمانان نه لزوما اسلامی ) در کشوری مثل مالزی که جمعیت مسلمان نشین آن دارای اکثریت است در شرایط عادی توان رقابت با موسسات مالی غربی فعال در آن کشور را ندارند و با اسلامی کردن موضوع مزیت رقابتی بسیار بالایی پیدا می کنند .با همه این تفاسیر همچنان اعتقاد بر کلمه حسابداری اسلامی است وگرنه اصطلاح “حسابداری برای موسسات مالیه اسلامی ” نیز حق مطلب را می رساند.

رابطه جهان بینی و حسابداری

یک سوال آیا اصلا جهان بینی های متفاوت می تواند بر حسابداری تاثیر بگذارد یا حسابداری یک فن و حرفه عاری از ارزشها ( (value-free است.سالها قبل در کشورهای کمونیستی صورت مالی به نام سود و زیان وجود نداشت . چرا ؟ چون جهان بینی مبتنی بر کمونیست چنین صورت مالی را بی ارزش و بی ضرورت می دانست و لزومی هم به تهیه آن نمی دید . سایر صورتهای مالی هم آنچنان محلی از اعراب نداشتند و اصلا حرفه حسابداری در آن کشورها توسعه نمی یافت تا اینکه جهان بینی سرمایه داری به آن کشورها نفوذ پیدا کرد و با فوت و فن حسابداری سرمایه داری آشنا شدند.حسابداری یا حسابداری سرمایه داری ؟ بله با حسابداری سرمایه داری.

حسابداری متعارف و فعلی که همه ما درسراسر جهان مشغول یادگیری ، استفاده و یاد دادن آن هستیم حسابداری سرمایه داری است نه حسابداری محض . اما ضرورتی ندارد که از اصطلاح حسابداری سرمایه داری استفاده کرده و حساسیت ایجاد کنند. متاسفانه در حال حاضر سرمایه داری که صرف یک سیستم اقتصادی و حتی یک مذهب خاص نیست و خودش به تنهایی آنقدر فربه شده است که همه ادیان و مذهبهای موجود را در برگرفته است .

این موضوع تنها در ارتباط با حسابداری نیست در بسیاری از رشته های دیگر هم ، همین موضوع صدق می کند .مثلا اقتصاد متعارفی که ما یاد می گیریم و یاد می دهیم هم اقتصاد سرمایه داری است و انصاف حکم می کند که بر سر دانشکده های اقتصاد ما و سایر کشورها نوشته شود مثلا”دانشکده اقتصاد سرمایه داری دانشگاه علامه طباطبائی ” .

نه اینکه قضاوت خوب یا بد بودن اقتصاد سرمایه داری در میان باشد.نه. مطلب این است که موضوع شفاف شود و دانشجو بداند که فعلا و بنا به دلایلی دارد درس اقتصاد سرمایه داری می خواند و ممکن است تئوریهای اقتصادی دیگر که مبتنی بر جهان بینی های متفاوتی هستند وجود داشته باشد.

به عبارت دیگر بداند که جهان بینی اقتصاد فعلی ، اقتصاد سرمایه داری است . نیاوردن پسوند سرمایه داری و گفتن صرف حسابداری یا اقتصاد بعید می نماید که بی غرض باشد و این چنین در بین اذهان همه جا می اندازد که مثلا اقتصاد و حسابداری علم محض است و همین است و لاغیر . در مقاطع تحصیلی تکمیلی انگلستان و آمریکا برای دوره های فوق لیسانس حسابداری از MSو مخفف (Master of Science ) بجای MA استفاده می شود.

۲+۲ می شود ؟

داستانی معروف در مورد استخدام حسابداران در دنیای سرمایه داری وجود دارد.از میان گروهی که برای استخدام در شرکتی دعوت به مصاحبه شده اند سوال می شد که دو بعلاوه دو چند می شود .جوابهایی متعددی از طرف مصاحبه شوندگان مطرح می شد اما مدیریت گزینش نهایی را از میان کسانی انجام داد که جوابهایشان با این مضمون همخوانی داشت که ۲ بعلاوه ۲ همان می شود که مدیریت بخواهد .

حسابداری سرمایه داری هرگز تحمل شنیدن چنین حرفی از حسابدار خود را ندارد که بگوید این کار حرام است ، گناه است ،غش در معامله است ، مشروع نیست ، بیت المال است و یا عباراتی از این قبیل که مذاهب به پیروان خود و به عبارتهای مختلف یاد می دهند .

حسابدار و حسابرسی که با این آموزه ها آشنا و به آنها معتقد باشد به همین راحتی ها نمی شود مقاومتش را شکست .

به نظر شما چرا افرادی که قیمت سهامی را بصورت مصنوعی و با لطایف الحیلی مثل دستکاری در ارقام صورتهای مالی ، گزارشگری مالی نادرست ، شایعه پراکنی و غیره بالا می برند و با ضرر زدن به دیگران و یا دولت ، به سودهای نامتعارفی دست می یابند هیچ احساس گناهی نمی کنند .همین است در مورد بازدهی های نامتعارفی که افراد با جو سازی در بازار قراردادهای آتی و به زیان دیگران بدست می آورند .

بدست آوردن سودهای باد آورده و بدون ارزش افزوده به راحتی با اصطلاح حر فه ای عمل کردن و خسارتهایی را که به دیگران زده ایم با عباراتی مثل اینکه بازار بی رحم است ، جای کوچک ها نیست و غیره حمل بر صحت می کنیم .

مثل کسی که در بازی فوتبال پای بازیکن رقیبش را می شکند و هیچ عذابی هم از این بابت ندارد که پای انسان دیگری راشکسته است چرا که خطای او حرفه ای بوده است و داور هم که خطا نگرفته است و مشکل از طرف مقابل بوده که بدنش به اندازه کافی ورزیده نیست. فوتبال حرفه ای و خطای حرفه ای همان فوتبال سرمایه داری یا فوتبال با جهان بینی سرمایه داری است که حس انسان دوستی و هدف نبودن فوتبال را در تعابیر و تعاریف جدید خود از خطا بودن و نبودن گم کرده و مفاهیم خودش را مسلط کرده است.

خلاصه مطلب آنکه وقتی حسابداری صرفا یک علم و عاری از ارزش تلقی شود ( Value-Free) حسابدار و حسابرس هم به مرور این ذهنیت را احتمالا می پذیرند که باید صرفا در خدمت صاحبان سرمایه باشند و مطامع آنها را برآورده کنند فرقی نمی کند در موضوع مالیات و سود سهام و ارزش سهام و گزارشگری به بازار سرمایه و دهها مطلب دیگر . و به راحتی حقوقش را بگیرد و با وجدانی آسوده به زندگی بپردازد. البته ذهن نگارنده از موضوع وجدان و اخلاق حرفه ای و نهادهای نظارتی و غیره غافل نبوده است ولی اثرات بازدارندگی آنها در وسوسه های بزرگ و کوچک مالی ، در کنار اثرات بازدارندگی حلال و حرام بودن روزی و آموزه های مذهبی مهمی که در این خصوص وجود دارد و علی الخصوص در جوامع مسلمان به مراتب سازنده تر و مفید تر خواهد بود.

یکی از اولویت های تحقیقی سازمان بورس و اوراق بهادار “استانداردهای حسابداری و حسابرسی برای ابزار های مالی اسلامی در ایران ” است که به نظر نگارنده بسیار بجا و مناسب می باشد اما اگر صرفا در این حد به موضوع حسابداری اسلامی نگاه شود حق مطلب ادا نمی شود .حق مطلب آن است که وزارت علوم نیز در کلیه رشته های حسابداری ، مالی ،اقتصاد و نظایر آن ، آموزش مفاهیم مالیه اسلامی را در برنامه های درسی مربوط تدارک ببیند.

 محمد خان زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
error: Alert: Content is protected !!